آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

  

کجای قصه زندگی من نوشته بودی نامت را؟ ابتدا یا انتها؟

روزی زود آمدی و زود رفتی. روز دیگر دیر آمدی و میخواهی باشی. در این کویر خشک و سرد که احساسم را خشکانده کجا می خواهی بایستی. بی احساس برگی بر درخت نمی ماند و جوانه ای ریشه نمی دواند در دل هیچ زمینی. توی کدامین گلدان این بذر پر از عشق را بکارم تا بروید و جوانه زند و باز زندگی لبخندی دیگر زند . اینجا همه جا خشک خشک است. سرد سرد.



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 7 آبان 1393برچسب:عشق و عرفان ، قصه زندگی من, | 8:30 | نويسنده : زهره |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 74 صفحه بعد